خلآه سی دی تکنو لوی از استاد امبن

اگر انسان بیش ازتوانش کار کند از آن کار زده می شود و دیگر علاقه ای به انجام آن کار ندارد .

باید اندازه توان خود را بسنجی  و اندازه توان باید کار کرد و این موضوع نیازمند دانش زیادی است .اگر متوجه این قضیه نشوی نمیتوانی وارد وادی نهم بشوی .

برای اجرای وادی نهم باید توان خود را سنجید ، برای مثال من توانم این است که صد متر بدوم.

انسان گاهی ماخوذ به آداب خویش است و می گوید اگر کار نکنم می گویند آدم تنبلی است و چقدر نقطه تحملش پایین است به خاطر همین فعالیت زیادی می کند و هیچ وقت نقطه تحمل خود را پیدا نمی کند .

نقطه صفر را پیدا نمی کند و وقتی نقطه صفر را پیدا نکند همه حرکت هایش بدون نتیجه است و بر مبنای پایه غلط جلو می رود و در ادامه دچار ناامیدی می شود .

بعضی ها توان بالایی دارند و تلاش زیادی هم می کنند ولی نتیجه دریافت نمی کنند چون نقطه صفر را پیدا نکرده اند .

اگر بتوانیم تعریف درست از مطالب پیدا کنیم می توانیم بنایی به ارتفاع هزار متر را بسازیم .

دانشمند بزرگ ارشمیدس میگوید : اگر به من یک اهرم و تکیه گاه خوب بدهید میتوانم زمین را از جا بلند کنم .مثل کاری که مهندس کردند با یک تعریف درست توانستند به نتیجه برسند

علت در تعاریف نهفته است . در هنگام آموزش باید تعاریف پایه را یاد گرفت اگر تعاریف قوی و درست باشد هر چقدر خالص تر باشد آن اهرم و تکیه گاه قویتر می شود شاید هزار سال طول بکشد که برای بعضی مطالب بتوان تعریف درست پیدا کرد ؛ پیدا کردن تعریف برای یکسری از علوم راحت بود ، ولی در علوم روانشناسی راحت نیست . مثال : وقتی می گویی درخت یا گل در ذهن همه درخت و گل تداعی می شود ولی وقتی می گویی زیبایی اینگونه نیست و هرکس برای زیبایی تعریفی دارد .

در یکسری از علوم تعاریف جزو صور پنهان است . مثل زیبایی ، عدالت ، عمل سالم و ... پیداکردن تعریف برای آن ها سخت بوده است ولی کنگره یکی از جاهایی بود که تعاریف را مفهومی انجام داد و خیلی از مجهولات قابل حل شد .

اگر تعاریف درست از یکسری مطالب پیدا کنیم میتوانیم خیلی از مجهولات را پیدا کنیم . در مسئله به این نقطه رسیدیم که هر یک حقیقتی است برای تکامل و پیشرفت انسان ها وبرای بازسازی آن ها استفاده می شود و به کار گرفته شود .

و این ها طبق فرمان در اختیار انسان ها قرار داده شد . این طوری نیست که یک نفر از خود آهنگی درست کند و روی خیلی ها تاثیر بگذارد . باید یکسری اتفاقات بیافتد و اذنش باشد چون می گوییم حقیقت است پس باید در جایی وجود داشته باشد و کسی عملا خالق هنر نیست و فقط اجازه پیدا میکند که از گنجینه بیرون بیاید .

موضوع تکنولوژی :

گاهی در مهمانی ها صحبت می کنی ولی کسی به صحبت شما توجه نمی کند گویی یکسری مجسمه در آن مهمانی حضور دارند

چون هرکسی با چیزی سرگرم است مثل گوشی ، کامپیوتر یا تبلت که این موضوع در همه دنیا بوجود آمده است. من خودم از کسانی بودم ک با تکنولوژی مخالف بودم . بعضی از "آدم های مسن هم از تکنولوژی وحشت می کنند چون بر خلاف بچه های امروزی کار با آن را بلد نیستند . گوشی های پیشرفته کاربردهای زیادی دارد ولی باید درست استفاده شوند.

برای کارهای اردو این امکانات به ما کمک زیادی کرد و کارها چند برابر ساده تر شد .سایت کنگره هم باعث شد که اطلاع رسانی آسان شود .

کلمه تکنولوژی از دو کلمه تکنو و نالج تشکیل شده است که تکنیک به معنای فوت و فن و نالج به معنای علم و دانش است

یعنی فنی که از علم نشات گرفته است خاصیتش این بوده که زندگی را راحت کند و مشکلات انسان را حل کند اما ما به دلیل این که شناخت روی خیلی چیز ها نداریم، هر چیزی که قدرت ساختن دارد قدرت تخریب هم دارد و این در ذاتش نهفته است ؛ مثل اپیوم که قدرت داشت انسان را از چرخه ی طبیعت خارج کند و قدرت داشت که دوباره انسان را به چرخه طبیعت برگرداند .

دانش و تکنولوژی هم همین خاصیت را دارد میتواند ارا به هم نزدیک و از هم دور کند ولی برای این که ما آسیبی نبینیم باید از آن استفاده کنیم فاصله گرفتن اشتباه است ؛ باید ببینیم اندازه اش چقدر است مگ رما نمی گوییم هرچیز باید اندازه داشته باشد ؟!

سیستم ایکس از طریق مواد و از طریق افکار و اندیشه میتواند تاثیر گذار باشد ؛ مواد که مشخص است ، افکار چیست ؟

آیا شبکه ها جزو افکار و امواج نیست ؟ آیا این ها روی سیستم ایکس نمی تواند تاثیر گذار باشد ؟

با نگاه کردن به یك فیلم به آن انرژی می  دهیم و تاییدش می کنیم ، نتیجه اش تخریبی است که در سیستم ایکس به وجود می آید. مگر ما چقدر در طول روز زمان داریم که بخواهیم چند ساعت در شبکه های اجتماعی باشیم .

ما در قبال خانواده مسئول هستیم و باید برایشان وقت بگذاریم ، از چیزهایی که در جهت پیشرفت ما نقش دارد استفاده کنیم ولی از مسائلی که باعث می شود ما از کسانی که دوست داریم دور شویم استفاده نکنیم .

 امواج وتصاویر جایگزین می شوند فقط مواد نیست که جایگزین می شود. باید مقدار استفاده کردن را یاد بگیریم .

 در گذشته روابط بین خانواده ما بیشتر بود چون بچه ها باور داشتند که پدر و مادر از آن ها بیشتر می دانند ولی وقتی کامپیوتر آمد قدیمی ها با آن بیگانه بودند و طرز استفاده از آن را بلد نبودند ولی بچه ها زود یاد گرفتند و پدر و مادر ها برای استفاده به بچه ها احتیاج دارند و بچه ها از این موضوع سوءاستفاده کردند .

راهش این است که همه کار با کامپیوتر را یاد بگیرند .

ضربه اصلی که تکنولوژی به خانواده ها میزند این است که خانواده از هم فاصله می گیرد و بچه ها فکر می کنند که از پدر و مادر بیشتر می دانند . هرکس فرزند دارد باید کار با کامپیوتر را یاد بگیرد.

 زمانی برای آموختن مشخص نشده است در هر زمان میتوان آموزش دید .